مطالعه درباره تاریخ مشروطیت، مرحله اول پژوهش درباره تاریخ و سیاست ایران معاصر هست. برای همین در این مطلب قصد دارم مشروطیت رو توضیح بدم.

معنای کلمه

مشروطه از ریشه شرط به معنی شرط شده هست که به معنای اصطلاحی یعنی حکومتی که اختیارات آن بر اساس قانون محدود است؛ مخالف این نوع حکومت استبدادی یا همون دیکتاتوری خودمونه.

در مورد تاریخچه استفاده این کلمه نظر های متفاوتی هست، اما به هر حال این کلمه ترجمه کنستیتوسیون فرانسوی هست.

  • عبدالهادی حائزی مشروطه رو کلمه ای عربی میدونه
  • تقی زاده و رضازاده شفق مشروطه رو برگرفته از la Charte یا لا شارت فرانسوی به معنای منشور میدونن
  • دهخدا معتقده که کلمه مشروطه با اینکه عربی هست ولی نه در فارسی و نه در عربی متداول نبوده، بلکه توسط ترکان عثمانی وارد زبان فارسی شده
  • بعضی از افراد سیاسی دوره قاجار، ترجمه مشروطه رو نادرست میدونستن و از کلمه اصلی کنستیتوسیون استفاده میکردن.

پیش زمینه

  • آشنایی افراد تحصیل کرده اروپا با عقاید سیاسی آنها مثل دموکراسی، مجلس و...
  • بیداد کردن ظلم و آغاز شدن مبارزات علیه بی عدالتی و استثمار (جریان نهضت تنباکو و پیروزی آن، باعث افزایش انگیزه اصلاح طلبی مردم شده بود)
  • روشنگری مردم توسط افراد مختلف و ترویج نظام سیاسی اروپایی
  • پدید آمدن موجی از تنش ها در ایران، توسط دولت های استعمارگر (درگیری بین روسیه و انگلیس، سلسله جنگ هایی بین ایران، انگلیس و روسیه، عهدنامه ترکمان چای، ترور گریبایدوف سفیر روسیه) که همگی اوج ضعف دولت و شاه رو به مردم نمایان کرد
  • نارضایتی مردم از حکومت قاجار به دلایلی مثل تورم

البته کلید اصلی مشروطه در جریان فلک شدن چند نفر از بازرگانان، رقم خورد. در اون موقع، قند و شکر از روسیه وارد ایران میشد و این کشور به دلایلی مثل جنگ با ژاپن و انقلاب 1905 روسیه (روسیه استبدادی به حکومت مشروطه تبدیل شد)، قیمت قند وارداتی گران شد. از طرفی، قبلا بدلیل بست نشینی بازرگانان و علما در حرم حضرت عبدالعظیم در اعتراض به افزایش حق گمرکی، عین الدوله صدراعظم توسط شاه -که با جریان بست نشینی برنامه سفرش به اروپا بهم خورده بود- سرزنش شد؛ از این رو، کینه بازرگانان و علما به دل عین الدوله نشست.

گرانی قند هم بهانه ای شد تا علاءالدوله، والی عین الدوله در تهران، زیرنظر او قصد تنبیه بازرگانان را کند تا هم کینه عین الدوله خالی بشود، هم مردم و علما عبرت بگیرند. به همین دلیل، علاءالدوله، چند نفر از بازرگانان قند معروف و خوش نام (مثل حاج‌سیدهاشم که معروف به نیکوکاری بود) را به بهانه گران کردن قیمت قند فلک کرد. خون مردم هم از اتفاق فلک شدن تاجر معروف و محبوب مردم و پسر بیگناهش به جوش اومد و شهر به هم خورد و آنها به نشانه اعتراض، تمامی مغازه هایشان را در بازار بستند.

بدلیل رفتار نسنجیده علاءالدوله، موج زیادی از اعتراضات شکل گرفت که در نهایت، موج صدور فرمان تشکیل مجلس از سوی مظفرالدین شاه شد.

موسیو نوز

Joseph Nausundefined

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

undefined

بعلت بدهی های دولت، پادشاهی ایران تصمیم گرفت درآمد خودشو افزایش بده. به همین دلیل، یه تیم متشکل از 3 نفر کارشناس بلژیکی گمرک - به ریاست ژوزف نوز، معروف به موسیو نوز- وارد ایران شدند. تا یک سال، این تیم زیر نظر صدراعظم فعالیت میکردند. بعد از یک سال، شاه به همراه صدراعظم به سفر خارج از کشور رفت و صدراعظم قبل از خروج از کشور، ژوزف نوز (یا همون موسیو نوز) رو به وزارت کل گمرکات منصوب کرد. انتصاب موسیو نوز به عنوان وزیر کل گمرکات، دگرگونی های زیادی در تعرفه های گمرکی ایجاد کرد.

بعد از یک سال، درآمد ایران از گمرک 35 درصد افزایش یافت. بعد از شش سال، درآمد ایران از گمرک سه برابر شد (200,000 پوند به 600,000 پوند، طی سال های 1277 تا 1283). به همین دلیل، دولت بلژیکی های بیشتری استخدام کرد و سازمان هایی مثل پست هم به آنها سپرده شد.

مشکل اینجا بود که نوز آدم پاکی نبود و بدلیل فساد گسترده نوز، اعتراضات زیادی بوجود اومد و از طرفی، عین الدوله بخاطر اینکه ملا ها خواستار برکناری او بودند، به نوز اختیارات بیشتری میداد!

  • نوز بین یک ایرانی و یک خارجی و حتی بین یک ایرانی مسیحی و ایرانی مسلمان تبعیض غائل میشد، که باعث نفرت همگی از نوز شد
  • نوز از عمد قیمت گمرکی کالا های روسی رو جوری تنظیم میکرد که بعد از مدتی، کل بازار از کالا های روسی اشباع شد
  • عکسی از نوز و همکارش در لباس روحانیت، عمامه و در حال کشیدن قلیون منتشر شد که باعث نارضایتی مردم شد
  • بدلیل اختیارات گسترده نوز و نبود هیچگونه نظارتی بر اقدامات او، نوز از خزانه سوءاستفاده های زیادی کرد
  • بگفته بهبهانی، نوز بدلیل استخدام یهودیان و آزار و اذیت مسلمانان، کمر اسلام را شکسته

هجرت صغری

با انتشار خبر فلک شدن تاجران خوشنام قند، صاحبان کسب وکار ها، مغازه ها و کارگاه هارو تعطیل کردند و جمعی متشکل از بازاریان، طلاب و روحانیون در حرم عبدالعظیم تحصن کردند و خواسته های خودشون رو بیان کردند.

  • برکناری نوز
  • برکناری علاءالدوله، حاکم تهران
  • عمل به شریعت و قانون اسلامی
  • تشکیل عدالت خانه

پس از دو ماه، بست نشینی در حرم عبدالعظیم با قول همکاری شاه تمام شد و هنگام بازگشت به تهران، تحصن کنندگان (بست نشینان) با استقبال گسترده مردم رو به رو شدند و شعار زنده باد ملت ایران را سر دادند.

ناظم‌الاسلام کرمانی، یکی از تاریخ نویسان مشروطه، میگه اولین باره که عبارت ملت ایران رو از زبان مردم میشنوه.

هجرت کبری

چیشد که مردم از عدالتخانه به مشروطیت و دموکراسی و مجلس و... رسیدند؟

بدلیل ناتوانی شاه در انجام تعهدات خود، موج جدیدی از اعتراضات شکل گرفت. همزمان با دستگیری یکی از سخنرانان علیه حکومت، کشته شدن یکی از معترضین، درگیری بین تیپ قزاق و مردم تشییع کننده (همون کسی که گفتم کشته شد) و کشته شدن 22 نفر، شخصیت های مذهبی به سردمداری بهبهانی و طباطبایی، به قم مهاجرت کردند و تعدادی از تجار و روحانیون در سفارت انگلیس تحصن کردند. دانشجویان دارالفنون، سخنرانی های زیادی درباره حکومت مشروطه و مجلس و نظام های مشروطه اروپایی و ... ایراد کردند که در نهایت، باعث جلب نظر مردم و تغییر خواسته آنها از عدالتخانه به مشروطیت شد.

امضای فرمان

بالاخره، مظفرالدین شاه تسلیم شد و عین الدوله رو برکنار و فرمان مشروطیت رو امضا کرد.