تصوف
تصوف یا درویشی، سیر و سلوک برای ترک دنیا و اصلاح، پاک کردن و تصفیه باطن و نفس برای رسیدن ذات انسان به اوج زیبایی هست. اکثرا همراه با ریاضت و آداب و رسوم ترک دنیا همراه هست.
- ابوسعید ابوالخیر: تصوف این است که من در آنم، گرد خود میچرخم و پیوسته در خود سفر میکنم تا هرچه نباید از خود دور گردانم!
عقاید
عقاید صوفی گری دایره گسترده ای رو شامل میشه، چون که ما سلسله های متعددی از درویشی داریم.
- قادریه: پیروان عبدالقادر گیلانی که معروف به خدمت و محبت هستند. این افراد توجه زیادی به آداب سنت های صوفی گری دارند.
- رفاعیه: منسوب به ابوالعباس سیدی احمد رفاعی بصری. پیروان این مکتب جهانگرد و خانه به دوش هستند و در ریاضت و این جریان ها تندرو تر هستند.
- بدویه: منسوب به سیدی احمد البدوی. افراد این مکتب به بی بند و باری و شراب و .... روی آوردند.
- سهروردیه: منسوب به شهاب الدین عمر بن عبدالله سهروردی، فیلسوف بزرگ ایرانی. پیروان این مکتب به آثار فلسفی و عرفانی اسلامی، مثل احیاءالعلوم الدین و آثار ابن عربی، از تاثیرگذاران بر عرفان و فلسفه اسلامی توجه دارند و اعتقاد به عبادت و رعایت واجبات دینی و ذکر خدا دارند. این سلسله در ریاضت و ... معتدل هست.
- نعمت اللهیه: پیروان شاه نعمت الله ولی. شاه نعمت الله ولی تاکید زیادی بر انجام فعالیت و خدمت به مردم داشت و پیروان خودش رو از خلوت و تنبلی نهی میکرد. خودش هم اقدامات عمرانی زیادی انجام داد.
در کل اصل و اساس تصوف بر پایه ترک دنیا هست، که از این موضوع فرقه ها و طریقت های زیادی مشتق کردند.
سیر و سلوک
پیشرفت و ترقی در ابعاد معنوی روح رو به یک سفر (تشبیه کردند). یعنی کسی که برنامه ریزی میکند که معنویت خودش رو افزایش بده، سالک نامیده میشه.
مراحل سیر و سلوک
این مراحل رو باید طی یک دوره تکرار کنید. در روایات و طبق نظر عارفان و علما پیشنهاد شده که روزانه این کار هارو انجام بدین. حالا میتونید دو روزی یکبار، هفته ای یکبار و... هم انجام بدین.
- توبه. ابتدا باید گناهان قبلی رو شست تا بتونیم شروع به پیشرفت کنیم. کسی که تا خرخره توی فساد غرق شده، بنظر شما میتونه از نظر معنوی پیشرفت کنه؟
- مشارطه: در ابتدای روز به خودتون و خدای خودتون قول میدین که امروز آدم خوبی باشید، به مردم کمک کنید، وظایفتون رو کامل انجام بدین، گناه نکنین، غیبت نکنین، وقتتون رو تلف نکنین و ....
- مراقبه: در طول روز حواستون باشه که یک وقت زیر قولتون نزنید و عهد شکنی نکنید.
- محاسبه: در پایان روز دودوتا چهارتا کنید ببینید چکار کردید، آدم خوبی بودید؟ کار مثبت انجام دادین؟ از تمام روزتون استفاده کردید یا وقتتون رو تلف کردید؟ غیبت کردید؟ ....
اگر امروز آدم خوبی بودید و کار های مثبت انجام دادین، خداروشکر کنید که امروز مورد توجه خدا بودید و تونستین آدم خوبی باشید. - معاتبه و معاقبه: اگر امروز کار بدی انجام دادین، استغفار کنید و قول بدین دیگه اون کارو انجام ندین. برای محو کدورت و سیاهی که وارد قلبتون شده هم صلوات و ذکر و لعنت بر دشمنان اهل و بیت و .... انجام بدین. میتونین علاوه بر سرزنش، یک تنبیه و مجازات هم انجام بدین. مثلا یک روز روزه بگیرید یا گوشی تعطیل یا .... .
نکته خیلی جالب: تمام این مراحلی که ذکر شد، در کتاب معلم یک دقیقه ای نوشته اسپنسر جانسون روشی مشابه روش بالا گفته شده؛ مشخص کردن هدف یک دقیقه ای (مشارطه و مراقبه)، تحسین یک دقیقه ای و جبران یک دقیقه ای (معاتبه و معاقبه)!!!
عرفان
شناخت و دریافتی که از مخالفت با نفس و سیر و سلوک بدست می آید عرفان گفته میشود. به عنوان مثال، سهروردی در مقدمه کتاب حکمت اشراق، گفته که شاگردانش به او اصرار کردند که حقایق دریافتی خودش (عرفان) که نتیجه خلوت ها و پیوستن به نور و علم الهی بوده رو بنویسه. پس یعنی محتوای کتاب حکمت اشراق، دریافت ها و یا به تعریفی الهام (چیز هایی که به دلش افتاده) های معنوی خودش هست.
تفاوت با تصوف
هم عرفان و هم تصوف مبتنی بر سفری برای پیشرفت معنی (سیر و سلوک) هست، اما چرا این دو با هم تفاوت دارند؟
عرفان و تصوف در ابتدا از یک ریشه و سرچشمه بودند، اما بعدا این دو از یکدیگر جدا شدند. در احادیث دو دسته از روایات داریم که یکی تصوف و درویشی رو ستوده و دسته دیگر از صوفیان، به عنوان دشمنان دین و اهل بیت نام برده اند!
مشخص هست که صوفیان در ابتدا اینطور که ما میشناسیم، خلوت نشین و گوشه گیر و لباس پشمی پوش و یا حتی بعضا تریاکی و حشیشی و ... نبودند، بلکه به مرور زمان، انحرافاتی به آن اضافه شد. به عنوان مثال بعضی از دراویش به حلول خدا در بندگان و اتحاد خالق و مخلوق یا مسائلی مثل سلب تکلیف و ... معتقدند.
از طرفی، برخی صوفیان همانند مرتاض های هندی، دست برداری از لذت ها رو برای دستیابی به قدرت ها و کرامات انجام میدهند! یعنی در سیر و سلوک، از مرحله میل به لذت و دنیا جدا میشوند، اما بعد دوباره سرجای خودشون برمیگردند، اینبار میل به قدرت و کرامات!! در حالی که در تصوف اصلی بکر و عرفان اسلامی، هدف از سیر و سلوک رسیدن به خدا و خدایی شدن ذات انسان هست، نه رسیدن به قدرت معنوی.